سایت رسمی فدارسیون فوتبال؛ احسان محمدی - ما روزنامهها را میبلعیدیم. عکس بازیکنان تیم ملی را قیچی میکردیم، بعضیها روی جلد کتابهایشان میچسباندند، بعضیها توی آلبوم میگذاشتند، کسانی هم نمایشگاه عکس خانگی راه میانداختند! بسیاری از ما اتاق اختصاصی نداشتیم، عکسها را با چسب، منگنه و حتی خمیر به دیوار هال و پذیرایی میزدیم. انگار بازیکنان تیم ملی بخشی از خانواده بودند. عکسشان کنار عکسهای خانوادگی بود،. کنار عکس زیارت امام رضا (ع). جلوی همان پردههای نقاشی شده از گنبد طلایی، آهوی زل زده به دوربین و آدمهای دسته به سینه.
در چنین حال و هوایی ایران 14 خرداد 1376 در شهر دمشق سوریه به مصاف قرقیزستان رفت. مقدماتی جام جهانی 1998. محمد مایلی کهن این ترکیب را به زمین فرستاد. احمدرضا عابدزاده (کاپیتان)، محمد خاکپور، افشین پیروانی، یحیی گلمحمدی، مهدی مهدوی یا، حمید استیلی، کریم باقری، علیرضا منصوریان، رضا شاهرودی، خداداد عزیزی و علی دایی.
بازی که تمام شد روی ابرها بودیم. نتیجه 7-0 مقابل هر تیمی به دست بیاید لذتبخش است. کریم باقری (۴۰ و ۵۰ –پنالتی) علی دایی (۷۰) فرهاد مجیدی (۷۵ و ۸۹) مهرداد میناوند (۷۷) و علی موسوی (۸۰) هفت گل ایران را به ثمر رساندند. فرهاد مجیدی، مهرداد میناوند و علی موسوی به ترتیب به جای منصوریان، شاهرودی و دایی به میدان آمدند و هر سه گل زدند. این اولین و دومین گل ملی فرهاد مجیدی بود که تازه داشت با اندامی ترکهای، موهای لخت و گامهای بلند به سوی ستاره شدن میدوید.
از آن سال، انگار قرنها گذشته است. زندگی بارها ورق خورده. هنوز پیکان نقش اول خیابانها بود و چیزی به اسم اینترنت نداشتیم. مصدومیت کهنه زانو باعث شد امیر قلعهنویی که کاپیتان استقلال بود همان روزها از فوتبال خداحافظی کند، مهدی طارمی 5 ساله از بوشهر و سردار آزمون سه ساله از گنبدکاووس احتمالاً مشتری کارتونهای تلویزیون بودند. آریا یوسفی و امین حزباوی پنج، شش سال بعد به دنیا آمدند! ما در زمان دیگری زندگی میکردیم، هیچ چیز شبیه امروز نبود. برای همین باید دست از مقایسهها کشید، از مقایسه نسلهای ملیپوش با هم، از مقایسه علایق و سلایق مردم ... دنیا ورق خورده، خیلی زیاد. خیلی سریع.
بعد از نزدیک به 28 سال حالا دو تیم روبروی هم میایستند. ما در انتظار کسب سه امتیاز دیگر و پرواز به سوی جام جهانی و قرقیزها در رویای کسب امتیاز از ایران. ما پنج دیدار قبل را بردهایم، 24 گل زدهایم و فقط دو گل دریافت کردهایم اما همه این آمار و ارقام به تاریخ تعلق دارد، هر مسابقه فوتبال از دقیقه یک شروع میشود و داستان خودش را دارد حتی اگر در آخرین دیدار با تک گل مهدی طارمی آنها را 1-0 شکست داده باشیم. همه را باید فراموش کنیم.
بعد از پیروزی 3-2 مقابل کرهشمالی و نقدهایی که به عملکرد تیم ده نفره در نیمه دوم وارد شد، شاگردان امیر قلعهنویی حالا در سرمای بیشکک به پیروزی فکر میکنند، به پریدن از روی همه شکایتها، نقدها و تلخیهایی که بعضی از آنها بیش از اندازه بیرحمانه است. ایران به بهترین شکل ممکن در دیدارهای مقدماتی امتیاز جمع کرده است، با خیالی آسوده و بدون اما و اگرهایی که همیشه در مسیر صعود به جام جهانی یقهمان را میچسبد داریم به سمت جام جهانی 2026 میرویم. شکی وجود ندارد که امیر قلعهنویی و کادر فنیاش در تمرینات، در رختکن و حتی در جلسات فنی بارها به بازیکنان میگویند: «هنوز هیچ چیز تمام نشده. باید صعودمان را قطعی کنیم، وقتی هم صعود قطعی شد باز هم چیزی تمام نشده، اینجا تیم ملی است و شما مهمترین لباس ورزشی این کشور را به تن کردهاید به همه کیفیتتان را نشان بدهید و «تا پای جان برای ایران» بجنگید، برای مردمی که دوستتان دارند و به «ایران» وفادارند، فرقی نمیکند کجای جهان باشند، هر جا باشند روز سه شنبه ساعت 17:30 قلبشان را به وقت تهران کوک میکنند ... پس به میدان بروید، زیبا بازی کنید و سه امتیاز را به ایران بیاورید.»
ما به بردن عادت کردهایم، زیبا ببرید لطفاً!