به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال،قسمت دوم این یادداشت به شرح ذیل است:.
فوتبال در ایران با وقوع جنگ جهانی اول و شیوع ویروس مرگبار آنفولانزای اسپانیایی و قحطی کشنده تا سال ۱۲۹۰ و مرگ غمبار بیش از ۸ میلیون نفر از جمعیت ۲۰ میلیونی ما که با بی کفایتی احمدشاه قاجار و تبعات جنایت انگلیسی ها و روس ها و همان اپیدمی که به مش مشه معروف بود ، دچار توقف و نقصان شد اما از سال ۱۲۹۵ و با حضور دانشجویان به خارج رفته و بازگشت آنها به کشور از جمله حسین صدقیانی ، احمد علی خان سردار،عزیزالله افخمی ، هدایت کلانتر و مدیریت پر تلاش میرمهدیخان ورزنده، ابوالفضل صدری و اسعد السلطنه راستکار مجددا رونق گرفت تا اینکه در سال ۱۳۰۵ قرار شد تیمی به دعوت جمهوری قفقازیه به باکو سفر کند .
این سفر انجام شد و تیم ایران سه مسابقه برگزار کرد که نخستین مسابقه در ۳۰ آبان ۱۳۰۵ در ورزشگاه بالاخانی باکو و با قضاوت پاراگادانف به انجام رسید و تیم ایران 4 به 3 شکست خورد .
با توجه به شرایط سیاسی ، اجتماعی و جغرافیایی آن زمان میتوان این مسابقه را نخستین رقابت رسمی یا غیر رسمی فوتبال ایران در مقابل یک تیم خارجی دانست .
روشن است در آن زمان هیچ سرود و بنیاد رسمی از طرف فیفا وجود نداشته و بسیاری از مسابقات تیم های اروپایی نیز با شرایط مشابه با مسابقه ایران با قفقازیه ( منتخب آذربایجان ، ارمنستان و گرجستان ) برگزار شده است.
سه سال بعد از مسابقات باکو قرار شد تیمی از شوروی به تهران آمده و با تیم ملی ایران مسابقه بدهد .
با تمهیدات صورر گرفته زمین دانشسرا در شمال دروازه دولت در محل فعلی دانشگاه خوارزمی تهران چمنکاری شد تا مهیای برگزاری مسابقات شود.
تیم شوروی به تهران آمد و در اول آذر ۱۳۰۸ در اولین مسابقه ۱۱-۰ تیم ایران را شکست داد.
این باخت سنگین موجب برکناری ورزنده و بازگشت فوتبالیست هایی شد که بعد از خط خوردن مجددا توسط مدیریت جدید به تیم دعوت شدند اما حضور آنها هم چندان تاثیری در روند باخت ها نداشت و ایران در دو مسابقه بعدی که در چهارم و هشتم آذر ۱۳۰۸ برگزار شد باز هم باخت و بدین ترتیب و با شکست در مجموع ۱۸-۱ وضعیت بغرنجی به وجود آمده و بقای تیم ملی فوتبال ایران و این نتایج تحت سایه ناراحتی دربار و نیز عدم توجه رسانه ها قرار گرفت تا اینکه رفته رفته حتی از تاریخ فوتبال کشور محو شد و فقط در برگ هایی از روزنامه های آن زمان باقی ماند .
فوتبال دچار تردیدهای بسیاری شد و ورزش هایی نظیر وزنه برداری ، شنا ، شیرجه و کشتی روی تشک ، رشد کرد .
سال ها از باخت سنگین ایران به شوروی گذشت تا اینکه در شهریور ۱۳۲۰ تیمی از ایران با مربیگری حسین صدقیانی برای حضور در جشن استقلال افغانستان به کابل اعزام شد .
داستان حضور در کابل و بازگشت این تیم به تهران بسیار عجیب و شگفت انگیز بود .
تیم ایران وقتی به سفر می رفت شاه ایران کسی بود که در بازگشت به کشور دیگر نامی به عنوان پادشاه نداشت و جنگ جهانی دوم و جنایات دوباره مردم ایران را دچار جنگ و قحطی دیگری کرده بود .
اینکه در کابل تیم ایران با هند بازی کرده یا با افغانستان و اینکه آن تیم منتخبی از مشهد بوده یا تیم ملی ایران یکی از مبانی اختلاف نظراتی است که در میان نویسندگان و تاربخ نگاران وجود دارد .
به همین دلیل بر فدراسیون فوتبال ایران است تا بعنوان متولی این ورزش در ایران نسبت به ثبت واقعی ، درست و دقیق تاریخ بازی های ملی اقدام کند .
آیا مسابقه در باکو و در ۳۰ آبان ۱۳۰۵ را میتوان نخستین بازی ملی دانست ؟
آیا مسابقه با شوروی در اول آذر سال ۱۳۰۸ که تیم ایران ۱۱-۰ شکست خورده است میتواند نخستین مسابقه ملی باشد ؟
چرا از تاریخ مسابقات ملی خودمان بی اطلاع یا کم اطلاع هستیم ؟
سپاسمندی و سپاسگزاری خود را از دوستان خوب در فدراسیون فوتبال ابراز می دارم و امیدوارم مدیران محترم فدراسیون فوتبال ایران که هر یک دل در گروی تاریخ و مفاهیم تاریخی این سرزمین دارند همچنان با چنین نگرشی نسبت به ثبت تاریخ فوتبال ایران همت گمارده و نامی نیک از خود بر جای بگذارند.