- این الماسها را کشف کنیم
- امیرشقاقی: بلندقامتان آینده فوتبال ایران را میسازند
- برای این نسل قدر نادیده ملی
- دروازههای آینده باز میشود
- اعلام اسامی داوران سه بازی از هفته پانزدهم لیگ برتر
- قدم اول ایران برای جام ملتهای فوتسال آسیا: معرفی ۲۵ بازیکن
- بیانیه کمیته انضباطی فدراسیون
- به یاد نیما نهاوندیان: تو نیستی که ببینی
- آقاجانیان: هدیه کریسمس بازیکنان تیم ملی را نگه داشتهام
- سرژیک؛ نمایندهای از نسل مانای فوتبال ایران
- نقش بیبدیل ارمنیها در فوتبال ایران
- اعلام اسامی داوران ۵ بازی هفته پانزدهم لیگ برتر
- در جلسهی میان نمایندگان آسیا در جام جهانی چه گذشت؟
- پادشاهی که نباید غافلگیر شود
- شمسایی: باید از اعتبار فوتسال ایران دفاع کنیم
برای این نسل قدر نادیده ملی

به گزارش سایت رسمی فدراسیون فوتبال، فرهاد عشوندی - گوشه ای از فرودگاه تاشکند منتظر سفر به تهران بودند. تقریبا همه ستارههای تیم کنار هم. شجاع، سردار، سعید عزت، طارمی، جهانبخش و علی بیرو. بعد از تساوی در تاشکند و قبل از سفر به امارات برای بازی با قطر در مسیر صعود به جام جهانی. بعد از یک دعوای کلامی با ماشاریپوف و بازیکنان ازبکستان، تیم ملی آماده رفتن به سمت صعود میشد. درست در زمانی که برخی رسانههای تهران پر بود از انتقاد به سبک گفتههای ملیپوشان. حرفهایی که تقریبا تمامشان را خوانده بودند و طبق معمول یک جواب برایشان داشتند: «ما که هرکاری بکنیم آخرش.....»
این نسل البته از نظر آماری پر بیراه نمیگوید. اگر شرایط به همین منوال باشد، بزودی علی جهانبخش نخستین ایرانی تاریخ میشود که چهارمین جام جهانی زندگیاش را تجربه خواهد کرد، یک رکورد استثنایی که فقط تعدادی از بازیکنان بزرگ دنیا به آن رسیدهاند. به همین منوال شاهد ستارگانی چون آزمون، طارمی، قدوس، عزتاللهی و بیرو هستیم که هر یک به افتخارات بسیاری در فوتبالشان رسیدهاند. اگرچه جوایز فردیشان به بچههای ۹۸ نرسیده و هیچ یک مثل دایی و باقری و خداداد توپ طلای آسیا را نبردهاند اما تا دلتان بخواهد بازیهای بزرگ را رقم زدهاند. اگر چه هنوز این نسل برای ساختن رویاهایش، نیاز به یک خرق عادت دارد. خرق عادتی که یک بار میشد ضربه پای چپ طارمی به سمت دروازه پرتغال باشد و یک بار سر خوردن لحظه آخری سامان قدوس جلوی دروازه آمریکا. یک بار به هم خوردن تمرکز جلوی ژاپن و یک بار هم فرصت از دست رفته جلوی قطر. آنها در آخرین تلاششان در شهری که به خاطر ایرانیان پرشمارش به تهرانجلس معروف است، فقط کافیست سعی کنند برای مردمشان بدوند و بجنگند. تمرکز روی فوتبالشان و بر دوش کشیدن مسئولیت یک ملیپوش به عنوان سرباز مردم. آنها میتوانند رویای نیمه تمامشان را به سرانجام برسانند و بعد از سالها یک جشن ملی دسته جمعی را هدیه مردمی کنند که به یک شادی خیلی بزرگ از سمت تیم ملی نیاز دارند.




